یکی از بچههای آرپیجیزنِ نبل
و الزهرا حلقهای به عباس داده بود. عباس هم دستکشهایش را درآورده بود و به او
هدیه کرده بود. دستکشهای عباس، دستکشهای مخصوصِ نظامی و گرانقیمت بودند. این
هدیه دادن و هدیه گرفتن، دو روز پیش از شهادتش اتفاق افتاد. به عباس گفتم:«این
دستکش قیمت کمی نداره، راحت دادیش به این بنده خدا؟» گفت:«من شاید دیگه اینجا
نیام ولی این رزمنده شاید تا چند سال اینجا بمونه؛ این دستکشا بیشتر به دردش میخوره.»
https://eitaa.com/javanemomeneenghelabi
- ۹۷/۱۱/۱۷