درست به همان اندازه که به آمادگی جسمانیاش توجه میکرد و به همان اندازه که دوست داشت بیشتر یاد بگیرد و بداند، مراقب کار کردنش و ارتباطش با افراد هم بود. ما خوشحال بودیم که عباس در دفتر سردار کارِ مفید میکند. کار کردن در چنین جایی با چنین درجهای و در چنین سنی، کار آسانی نبود. ما با دیدن عباس آرامش خاصی پیدا میکردیم. طوری رفتار میکرد که با او احساس صمیمیت و گرمی میکردیم. در کارهای گروهی همیشه به دنبال عباس میگشتیم. او در هر کارِ فرهنگی که نیاز به همفکری و همکاری بود حضور داشت. با طراوت و شادابی که از عباس سراغ داشتیم، از او کمک میخواستیم و روحیه میگرفتیم.
https://eitaa.com/javanemomeneenghelabi
- ۹۷/۱۱/۱۸