بهش گفتم شنا بلدی؟ گفت: تقریباً نه!! گفتم: همه شنا بلدند مگر
ترسوها)می دانستم سر نترس دارد( با شناور چند کیلومتر از ساحل دور
شدیم... بهش گفتم بپر تو آب!!! اصلاً معطل نکرد و پرید)بدون جلیقه
نجات(! به جای اون من ترسیدم، یک جلیقه انداختم نزدیکش و گفتم
اگر می خواهی دریا دل شوی به جلیقه نزدیک نشو و بعد رهایش
کردم)در دریای بی کران( چیزی نگذشت که عباس به یک شناگر
حرفه ای تبدیل شد که می توانست
کیلومترها در دریا شنا کند...
https://eitaa.com/javanemomeneenghelabi
- ۹۷/۱۱/۱۵