شهید عباس دانشگر

  • ۰
  • ۰

نماز اول وقت

یک شب رفتم نماز توی مسجد، یه لحظه یه نفر به چشمم آشنا اومد،

فکر کردم عباسه ولی با خودم گفتم: نه عباس اگه می خواست از تهران

بیاد سمنان به ما خبر می داد، بعد داشتم از مسجد خارج می شدم،

یه نفر گفت:" چشمت روشن عباس تازه اومده "متوجه شدم عباس

برگشته و ما خبر نداریم. متوجه شدم عباس هر موقع می خواد بیاد

سمنان یه جوری وقتش رو تنظیم می کنه که نماز اول وقت تو مسجد

باشه. عباس نماز اول وقت و مسجدش ترک نمی شد.

https://eitaa.com/javanemomeneenghelabi



  • ۹۷/۱۱/۱۶

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی