شهید عباس دانشگر

  • ۰
  • ۰

خاطره 23

خودش فنون مربی‌گری را می‌دانست و بنابراین آن‌چه را که به او می‌گفتم رعایت می‌کرد. گفته بودم:«ورزشو از روزی پنج تا ده دقیقه شروع کن و هروقت خسته شدی بایست. روزای اول باید بدنت به ورزش عادت کنه. نباید برنامه سختی داشته باشی که بری دیگه پیدات نشه!» بیهوده ادعا نمی‌کرد! دقیقا همانطور که گفته بودم ورزش را شروع کرد. برنامه‌ها را انجام می‌داد و نتیجه‌اش را با جزئیات به اطلاع من می‌رساند. آن اوایل می‌گفت وقتی می‌دوم پهلوی سمت راستم درد می‌گیرد. برایش توضیح می‌دادم که هروقت این اتفاق افتاد، با آرامش بیش‌تری به ورزش ادامه بده و بعد از مدتی این مشکل رفع و استقامتت بیش‌تر می‌شود. به او می‌گفتم اگر این روند را ادامه بدهی، راحت می‌توانی یک‌ساعت بی‌وقفه بدوی. بعد از مدتی می‌گفت:«می‌خوام دستامم قوی بشه.» قانع نمی‌شد و دوست داشت دائما پیشرفت کند.


https://eitaa.com/javanemomeneenghelabi


  • ۹۷/۱۱/۱۷

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی